سرنوشت
سرنوشت من ازروزی شروع شدکه من پابه جهان گذاشتم سرنوشت من به مانندروزگار…
سرنوشت من ازروزی شروع شدکه من پابه جهان گذاشتم سرنوشت من به مانندروزگار…
دیدارمی کنم ازاین شهر،ابرهای بی باران وهوای نهایت سردوبه جرم ماگنه گار…
فقروبیچاره گی یکی ازپدیده های است که دامن گیرمردم ماشده است ومردم مارات…
الهی که من فدای توشوم مادرجان ........... که این قدربه من فکرمیکنی این قدربه …
یک سال ،دوسال،سه سال ،پنج سال،ده سال،شد.درهرسال برای من یک ساعت جدیدمیآ…
هرروزبه صدای گوش کردن گیتاروی می رفتم.وی بادست های کوچک خودگیتارمی نواخ…
انسان ازمرگ فرارکرده نمی توانداگرمریض شودبه داکترمی رودوتدوای خودرامی…
a…
برای باراول خواستم کاری انجام بدهم من به خودزیادمی بالیدم .به خودباوردا…
دراوایل زنده گی خودبودزیادآرزوهاداشت زیادروزبه روزآرزوهااوزیادشده می…