عزیزم تو فرار کن من مردونه ایستادم
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی…
یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید آیا می توانید راهی…
دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را میگذراند به خاطر پروژهای که انجام دا…
روزی کشاورزی متوجّه شد ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی معمولی…
ﭘﺴﺮ ﻓﻘﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻓﺮﻭﺵ ﺧﺮﺕ ﻭ ﭘﺮﺕ ﺩﺭ ﻣﺤﻼﺕ ﺷﻬﺮ، ﺧﺮﺝ …
ازحکیمی پرسیدند که چرا استماع تو از نطق تو زیادت است؟ گـــــــــفت: زیر…
مــــــــــــردی جان خود را با شـــــــــنا کردن از میان امواج خروشان …
زمانی در بچگی باغ انار بزرگی داشتیم که ما بچه ها خیلی دوست داشتیم،تابست…
سخنی بسیار زیبا ازحضرت علی امام علی(علیه السلام) به مالک اشتر: ای مالک! ا…
در ژاپن سگ معروفی با نام هاچیکو به دنیا آمد که زندگی و منش او به افسانه ا…
تو کیستی که من اینگونه بی تو بی تابم شب از هجوم خیالت نمیبرد خوابم تو چیس…