خمیازه های یک دراکولا
از لای لقمه های نیمه شب گازش را گرفته ای سرت را از پنجره ترن تکان میدهی م…
Browse all mohammadhasani's Blog Posts
شکیلا ، شکیلاها ... باز گشایی یک زخم کهنه اما سرباز ....
_fa_thumb_medium.jpg)
،شکیلا ،شکیلاها بزار اسوده بخوابم . من کشته شدم ، من را کشتند ، نه من را ک…
سومین عقرب در بدن من ... نمادگرایی زندگی صفر درجه ـ کاوه ایریک
عقرب مگه میشه در یک هفته سه بار عقرب نیش بزنه ؟ شاید بگین نه ولی برای من …
سیم تلگراف
دست بردار از این همه تقلا ارام بگیر تا لبخند ها بیل های خاکشان را به نوبت…
انتقام تنها چیزی است که زن ها ان را سرد سرو میکنند .
این عکس رو امشب توی فیس بوک دیدم . خیلی برام تازگی نداشت . این که میگم تاز…
پهنای باند
الو یک دو سه امتحان میشود صدا میرسد بانو گوشواره هایت را بردار اویز ان ک…
سرباز به خاطر شعر پوتینهایش را کثیف نمیکند .
هر شب در ذهنم سربازها با پوست های پلنگ صورتی رژه میروند خط میکشند نیزه ه…
گدایی درامد بدون مالیات
دلت سرعت میخواهد و راهی دراز که تا انتها بروی . چه پیاده و چه با وسیله نقل…
پرنده در قفس لبخند میزند .
ساعت ۱۱ شب است و دلت میخواهد بیرون بزنی و کمی هوایت عوض شود . از کوچه میزن…
تاریخ یعنی من . کاوه ایریک زندگی صفر درجه
من دردتاریخ ام مرا فریاد کن چشم های بادامی پوست سوخته تکیه به کاه گل تری…
