بغل وامیکنی در جنوبی ترین نقطه کافه
بیا تمام این قانون ها را خط بزنیم جای گاوها در خیابان قدم بزنیم بع بع کنا…
بیا تمام این قانون ها را خط بزنیم جای گاوها در خیابان قدم بزنیم بع بع کنا…
دو تا سیگار نیم سوخته دو تا لب به سینه دوخته دو تا دست روی برجستگی دو تا ب…
من میخوابمطالبان در خیابانها به زور کلاشینکوف قران میخواننقلت میزنمرو…
خسته از روزمرگی هایت به خانه برمیگردی . چای دم میکنی و دو استکان توی سینی…
اینجا هیچ رادیویی هیچ مجری خبری هوا را برای گیسوان تو ارام نمیخواند این…
کنار خیابان ایستاده بودیم که تاکسی نارنجی ایستاد به دوستم گفتم که بریم …