تصمیم
روزهای غریبی است ،سالهای تلخی است،غم ها بسیار رو شادی ها کم،در اوج هر صد…
روزهای غریبی است ،سالهای تلخی است،غم ها بسیار رو شادی ها کم،در اوج هر صد…
بیست و پنج ،شماره برای نابودی چیزی که سالها یا شاید هم قرن هاست که انسان…
در تاکسی نشسته ام خیابان ها همه و همه مسدود شدن شاید برای راهی که شاید کش…
دارم قدم میزنم در یک خیابان خیس با نم نم باران، کفشاهایم کاملاً خیس شده …
جاده های بی ربط ،خیابان های فرعی،انسانهای غلط همه و همه در یک دنیا کنار …
دو سه روزی هست هوا بارانی است ،بارانی که میبارد تا گناهان ما را بشوید، گ…
در شبی تاریک و سرد با سوز زمستانی، روی پشت بام خانه مان نشسته ام.خانه ای …
در دالان هستم طولانی در تالار اُپرایی که از هر از گاهی صدای غمگین اپرا ط…
آبی به رنگ آسمان،رنگ دریا، رنگ مورد علاقه ام شاید آرامش بخش .آبی همیشه ب…
موسیقی آرامش بخش روح و روان نیاز هر انسان برای احساس راحتی برای تحمل درد…