عمر ميگذرد
روزي پيرمردي ازمسيري مي گذشت.راه طولاني ودرازي را پيموده بود.گرمي هوا و�…
Browse all nooriya's Blog Posts
كودكم ميخندد
كودكم ميخندد باتبسم هايش،حس يك عشق به من پيداشد كودكم ميخندد خنده هايش …
رسیدن به آرزوها
چندسالي است كه آرزويي در دل مي پرورانم.امارسيدن به آن برايم ناممكن شده ا…
باشكوهترين
اي كه باتمام وجودمي ستايمت، اي كه سراينده تمام زيبايي ها هستي؛اي كه راي�…
سفري متفاوت تر
ديشب سفري داشتم ، سفري متفاوتر، سفري پرشورترازهمه سفرهايم درخيالات خود…
شعرهايت زيباست، طرحي ازيك درد است
شعرهايت زيباست، طرحي ازيك درد است وازآن زيباتر، حس يك همدرد است شعرهاي�…
رفتن سهم همه است
ديريست زمستان رخت بر بسته است آري چنان سردي بارفتن زمستان محو شده است كه…
عصرجمعه است انگار
زنده گي زيبا نسيت اشكهايم جاريست روحم درگرو خوبيهاست كه آنهم لحظه اي به …
لبخندجاودانه
گاهی یک لبخند،هجوم تازه احساس را دروجودت زنده میکند؛احساسی که ازآب آبی …
باورهای ماندگار
باوربه خدای احدوواحد... وعشق توصیف نشدنی دروصف خدا خدایادفتری دارم پُرا�…
