من برای 1 ساعت از خانه فرار می کنم !
فقط یک روز دیگر باقی مانده، خیلی هیجانی هستم بلآخره روزی که مدتها منتظرش بودم رسید بارها به این روز فکر کردم و کوشیدم تا تصمیمی بگیرم که مبادا بعدأ پشیمان شوم بعضأ در تصمیم ام متردد شدم اما بلآخره تصمیم نهائی را گرفتم و به این تصمیم ام کاملأ ایستاد استم و ایمان دارم، اما خیلی اضطراب هم دارم چون قرار است که در یک لحظه آینده ام را تعین کنم
خوب اینجا فقط میخواهم دو دلیل که مدتهاست به آن فکر می کنم و روی همین دلایل رأی میدهم را به همهء شما دوستانم بگویم
اولین دلیل برای رأی دادن ام این است که پدرم و فامیل ام نمی خواهد و مانع می شوند که رأی بدهم شاید به نظر تان خنده آور بیآید و بپرسید که به خاطر لج بازی مگر رأی میدهی ؟
خیر به خاطر لجبازی نه؛ چون خودم میخواهم رأی میدهم به هر قیمت که باشد حتی با سرکشی !
میدانید به این فکر میکنم که من که یک دختر تحصیل کرده و محصل استم در پایتخت کشور که از جمله امن ترین ولایات است و در یک فامیل آزاد زندگی میکنم اگر مقید به افکار و تصمیم های دیگران باشم و مطابق میل ام گام برداشته نتوانم پس این بند اسارت را کی از پای ما دختران باز خواهد کرد پس کی سرکشی خواهد کرد آن دختری که در دهکده ها و قریه ها زندگی می کند که هر لحظه یک بدبختی و خشونت را تجربه می کند ؟
و دلیل دیگرم این است که میخواهم مردم خود را بیدار بسازم و این بیداری را باید از خودم شروع کنم مایان که دموکراسی میخواهیم باید پاسبانی و پرورش این دموکراسی را هم یاد داشته باشیم و از یک نکتهء باید رشد دموکراسی، پاسخ دادن به دشمنان و مخالفین کشور خود، رقم زدن آیندهء خود را مطابق میل خود، استفاده از حق خود و آزاد بودن را، اتحاد و همبستگی ملی ، وطن دوستی و مسؤلیت شناسی را آغاز کنیم و انتخابات و رأی دادن ممکن ترین نکتهء نزدیک است .
در ضمن من الگوی برای دیگران میباشم، میدانید چندین دوستم فقط با رأی دادن من رأی خواهند داد
شما به کی ها الگو می شوید ؟
حنا " اهورا "