نمای امروزی:
اندیشه ی کهن و بحث انگیز از رضای حقوق زن٬ چه در بستر زمان و چه در متون ادیان٬ آیین ها و ایدیالوژی ها و چه در تفکر فردی ارباب اندیشه٬ به طور مستدام و پیوسته٬ محور گفتگوها و تعاطی افکار و مواضع مخالفان و موافقان٬ حقوق آن بوده است.
به نظر می رسد که جهان بشریت در حال حاضر در مقطعی از تاریخ قرار دارد که هنوز سایه های تاریک جهل٬ زوایا و نکات و عناصر مبهم زندگی و حقیقت فلسفه ی وجودی زن را٬ روشن نساخته و آن طوری که باید٬ به این مهم حیاتی٬ رسیده گی نشده است.با وصف پخش نور افکن های ادیان به روی حقوق زن و با وجود تلاش و تفکر فعالان و مدافعان این عرصه٬ هنوز وضعیت حقوق زن در سطح جهان٬ در هاله ی از ابهام قرار دارد و جهان بشریت با تمام ادعاهای تمدن طلبانه ی خود رکن برابری حقوق زن و مرد را مبرز و مبرهن٬ نساخته است.
در قوانین اساسی اکثریت کشور های جهان(در شرق و غرب)فصولی به رعایت حقوق زنان اختصاص داده شده است و در روی کاغذ و در یک حد معین این حقوق و آزادی ها٬ نهادینه نیز شده است.اما به نظر میرسد که گویا این خواست تایخی زنان در نتیجه ی مبارزات دوامدار و طولانی خودشان نه٬ بلکه با تلاش یک اقلیت روشن فکر و آگاه از حقوق زن٬ این حقوق در متون قانونی٬ گنجانیده شده است. شکی نیست که صرف نظر از خلاها و کمبودی های ملموس در محدودیت حقوق زنان در این فرامین و قوانین٬ زنان به دلایل قیودات خاص اجتماعی٬ قادر به بهره گیری از حقوق قانونی شان نیستن و نمیتوانند به ساده گی و آزادانه و با خورداری از مصونیت لازم٬ حقوق قانونی شان را به حکم تامین عدالت در جامعه٬ مطالبه کنند.
از جانب دیگر در اصل٬ این حقوق به نحوه ی داده شده٬ یعنی گرفه نشده و زنان خود هنگام وضع قوانین٬ روی میز بحث و مذاکره پیرامون حقوق شان٬ حاضر نبوده و حقیقت آنرا مدلل نساخته اند.
بناً وضعیت شکننده ای در این خصوص پیش آمده است.
(نبیلا سروری)