بهارسال 1392ورویدادهای بزرگ آن دردوولایت هرات وفراه.

Posted on at


امروز میخواهم درموردحوادث بزرگ تروریستی که دردو,ولایت هرات وفراه صورت  گرفته بود,اندکی سخن بگویم.جنگ های پی درپی دروطنم باعث عقب مانده گی کشورازهمه ی لحاظ ازجمله: علم وتحصیل شده وهمچنان باعث شده تاتمام هموطنان ماروی خارج رادرپیش گیرندودرآنجادورازفامیل باتمام مشکلات مهاجرت زندگی کنندکه این خودباعث بدبختی وطن ماشده است.

 

 

 

چنان چه ,یک سال پیش دریک روزبهاری 13حمل درولایت فراه انفجاربزرگی درساعت9:30صبح صورت گرفت .درآن روز یک گروه ازطالبان همراه بالباس های عسکری بالای یکی ازمحکمه های ولایت فراه به دلیل محاکمه شدن افرادشان حمله کردندکه درنتیجه باعث کشته شدن صدهاتن شد .تمام کبوتر های آسمان دران روز,آواره وسرگردان می گشتنددرهرگوشه وکنارصدای ناله وگریه شنیده می شد.خون اشخاص همانندرودی روان بودطوری که زمین رنگ سرخی رابه خودگرفته بود.هزاران مادرچشم براه اولادویافرزندانشان وهزاران طفل چشم به راه پدرانشان بودندوطفل های زیادی ازترس صدای بلندبی هوش شده بودند.هیچ مادری امیدزنده برگشتن پسرش رانداشت. قاضی های زیادی درانجاکه کارشان عدالت بودجانشان راازدست دادند. انفجاری که  دران اکثرجوانان زیر18 سال بودندواین جوانان به امید پیداکردن روزی حلال ازخانه بیرون آمده بودند.آیااین بودگناه این جوانان؟

 

 

 

تصویر جوانی رادیدم که قلم دردست داشت وشهیدشده بود.درآن روزهرکس به طرف خانه خودبرای زنده ماندن می دوید.بااین که قومندان این لایت ازاین دسیسه شوم باخبربودمی گفت:این خبرتنها یک شایعه می باشدوهیچ اماده گی برای جنگ رانداشتند .بلاخره ساعت چهارعصربودتاکه این جنگ دلخراش به پایان رسید وصدهاکشته وزخمی رابرجاگذاشت.حامدکرزی به ولایت فراه سفر کردوبه خانواده های شهیدان اندکی پول دادامااین پول هاهیچ وقت نمی توانست جان این شهیدان رازنده کندواین پول ها هرگز نمی توانست جای خالی پدری رابرای فرزندی که پدرش راازدست داده باشدپرکند. دران روز مریضانی که زخمی شده بودندشدیدا به خون ضرورت داشتندوازولایت هرات برای آنهاخون وتجهیزات فرستادده شد امابازهم آنهاازدردشان فریادمی زدندودلسوزی نبودتاصدای آنهارابشنودتاسه روزاین ولایت رنگ غم وخونی رابه خودگرفته بودهمه ازبیرون شدن ازمنازل خودمی ترسیدند.

وحالاازاین واقعه دلخراش 1سال می گذردولی هیچگاه ازیادمردم عزیزفراه نخواهدرفت.

(روحشان شادویادشان گرامی)

وهمچنان دریکی ازروز های گرم تابستان درولایت هرات ساعت 6:30صبح درخواب شیرین بودم که ناگهان همراه صدای دل خراشیی, ازخواب پریدم و ازترس زیادمی لرزیدم .صدایی که باعث مرگ صدهاتن وزخمی شدن بسیاری شدو صدهاخانواده دران روزداغ دارشدند.اشخاصی دیده می شد که دنبال تکه های جنازه پسرانشان ویااقوامشان سرگردان می گشتند. صبح ان روزبسیاری ازجوانان بعدازادای نمازبرای ورزش کردن وپیاده روی به طرف تخت سفرمیرفتندکه ناگهان ازکنارانفجاری گذشتندودیگرکسی انهاراحتئ جنازه انهاراندید.واقعاجای تاسف برای مردم ونشان بدبختی برای کشوراست. طوری که بعدازمدتی باخبرشدم که اشخاصی که خودرامثلاطالب دین وانمود می کردنددرپیش کنسولگری آمریکاچندین انتحاری رامنفجرکردند.

این جنگ هاوانتحاری هادرکشورماشایدنشانه ای ازبدبختی ماست.چرابایدمحصلان کشورمابرای ادامه تحصیل به کشوران خارجی بروند؟چراداکتران یااستادانی که آنقدرچیزی نمی فهمندبرای تداوی کردن ازکشورهای دیگربه کشورمامی آیند؟آیااین است حقوق بشر؟آیااین است عدالت وانصاف؟

به امیدافغانستان سربلند.

 



About the author

160