نا شاد کجا رود که شاد شود

Posted on at


نا شاد کجا رود که شاد شود
زیبایی او زبان زد همه بود، از آوان که دانشجو دوره ابتداییه و لیسه بود اکثریت دانشجویان و استادان دلبسته و خواستن خواه بودند او به هیچ یک خواستگاران اش جواب مثبت نداد زمانیکه به تحصیلات عالی راه یافت هنوز هم تصمیم نداشت بزودی تن به ازدواج دهد .


او خواهان ادامه تحصیلات اش بود تغیر رژیم و جنگ های داخلی مانند سایر جوانان او را از تحصیل بازداشت ناامنی سبب شد تا او و خانواده اش با یکی از خواستگاران اش موافقت نمایند .
مراسم نامزدی پایان یافت بزودی آماده گی عروسی گرفته شد کامله با دنیای آرزوهای ناتمام اش خانه پدر را به قصد خانه شوهر ترک کرد .
او زنده گی خوشی را سپری می نمود ، اما ادامه جنگ های داخلی سبب شد تاکامله با شوهرش کشور را ترک و به یکی از کشور های همسایه مهاجر گردید.


کامله در دیار غربت زحمات فراوانی را با همسر خود سپری نمود او صاحب سه فرزند شد با آنکه سالیان متمادی از ازدواج کامله سپری شده بود هنوز هم اشتیاق وعلاقه به تحصیل از او دور نبود.
شوهر کامله (حریف) با او هم نظر بود او نیز می خواست کامله تحصیلات اش را ادامه دهد او زمینه را مساعد ساخت تا بخاطر تحصیل کامله راهی یکی از کشور های اروپایی گردد وقتی به منزل مقصود رسیدند دیگر ناوقت بود حریف دچار سرطان معده شده بود .


کامله مجال آن را نیافت تا به تحصیل اش ادامه دهد روز ها را در عقب درمانگاه و کنار بستر حریف سپری نمود مریضی حریف دو سال ادامه پیدا کرد سرانجام در یکی از روزهای سوزان تابستان حریف برای همیش با کامله و فرزندانش وداع نمود .
کامله با سه فرزند اش در دیار غربت روزها و شب ها را غم و اندوه سپری می نمود سرانجام به وسیله یکی از دوستانش که تشویق گردید که تن به ازدواج دوم دهد تا سر پرستی برای فرزندانش دریابد کامله با خود اندیشد و یگانه پناه گاه اش را تن دادن به ازواج دوم دریافت.
کامله مجبور شد بار دوم ازدواج نماید ضرب المثل مشهور که: " ناشاد کجا رود که شاد شود" پس از گذشت 6 ماه کامله دانست که شوهر دومش او را فریب داده و خانم و فرزندان دیگراش در پاکستان بسر می برند .
کامله زمانی از فریب آگاه شد 4 ماه حمل داشت و این بار گران سبب شد تا او در چهار راه گیرد وقتی چهارمین فرزندش را به دنیا آورد خواست از شوهرش طلاق گیرد ، زیرا خانم اول شوهرش با کامله تماس برقرار نموده بود که زندگی او و فرزندانش را تباه نموده است .
وقتی تقاضای طلاق کرد شوهر باز هم او را فریب داد و بدون دادن اطلاع کشور که کامله با فرزندان اش را ترک و تا کنون لادرک است .


کامله می گوید :" از آغازین روزهای زندگانی تا کنون نتوانسته حتی به کوچکترین آرزویش برسد."
او زندگی را با ناامیدی سپری می نماید و از شش ماه بدینسو از دریکی از درمانگاه ها به دلیل داشتن مشکل روانی بستری است.



About the author

160