به غیر از خود تان چیزی آرامش شمارا تضمین وتثبیت نمی نماید ظفر وپیروزی حاصل از اعمالتان نیز به اندازه هیچ چیز موجب امید واری شمارا فراهم نمی سازد پس به خود واعمال تان امید وار باشید که آرامش در خود تان است.
زمانیکه به ماهیت زندګی خویش می اندیشیم چیزیکه چشمان ماراخیره می کند همان پدیده آرامش وسکون است همه امان به نوبه خود درصد پیدایش موجبات آرامش خود هستیم تلاش وتکاپوی بی وقفه اما صرفآ برای تضمین وبقای آرامش است آرامش که روح وجسم مارا درهدایت تکوینی یاری می رساند آرامش که عقول ومتانت ودرایت را بسی کارسازتر از هر زمان به مرحله ظهور می رساند
.
افرادی هستند که ګاهی زندګی را عرصه تاخت وتاز شکست وپیروزی ها تصور کرده وزندګی رابسی دشمن دیرین خود می سازد.
ارامش چګونه وچی سان پدید می آید؟
برای تثبیت آرامش وسکون باید معنی زندګی رافهمید وبا زندګی هم عقیده ګشت.هر زن ومردی تنها آرزوی شان رسیدن به آرامش جسمی وروحی است دلیل زناشوای همین است وزندګی مشتر ک نیز در سایه همین پدیده خارق العاده دوام می یابد ومعنا می پذیرد
.
اضطراب،تشویش وشک وتردید هرکدام به نوعی آرامش را چون موریانه ای می خورند وبه جایش هیجان،ناراحتی دغدغه خاطر را فراهم می آورد.هرکس باید بداند که بدون آرامش خود نمی توان دیګری را به آرامش سوق داد بنا بر این در جهان بینی بی دلیل نه ګفته اند که خود شناسی اساس هر چیزی است .
انسان باید خود رابشناسد به ماهیت خویش پی ببرد وخودرا بسازدتا بتواند سایرین را با معیار ها اسلوب وشیوه معتدل در ساختار عظیم اجتماعی ،ادبی، فرهنګی ،سیاسی وبطور اعم وجودی جای دهد.
