تواضع پیامبر
کمترین حاکم و قدرتمندی وجود دارد که قدرت و تسلط و زمام امور را در دست گیرد و دارای تواضع و فروتنی باشد. مخصوصا در دورانهای گذشته که غرور و کبر، یکی از قاعده و خصلت اشکار حاکمان و پادشاهان بوده است.
ولی محمد از این خصلت متداول دور و یکی از خصوصیات اشکار او تواضع و فروتنی بود.
از هدفهای رسالت او نابود کردن خوی زشت کبر و غرور بود که درمیان مردم گسترش فراوان داشت. اغلب اوقات که قومش را پند و اندرز میداد، میگفت: کسی که به اندازه ذره ای کبر و غرور در دل داشته باشد، وارد بهشت نمیشود.
محمد تمام زندگی خود را در نهایت فروتنی و تواضع به سر برد. در پایین مجلس مینشست و حق هر یک از هم مجلسان را ادا میکرد و احترام لازم را به نحوی رعایت مینمود که همنشینش احساس نمیکرد، کسی دیگری را از او محترم تر می دارد.
یک بار محمد به میان اصحاب امد و بر عصای که داشت تکیه کرده، انها هم به احترامش از جای خود بلند شدند. فرمود: بلند نشوید! انگونه که عجم ها ( غیر عرب) به عنوان تعظیم برخی نسبت به برخی دیگر، از جای خود بلند می شوند.
از جلوه گاههای تواضعش این بود که خود کفشها و لباسهایش را پینه میزد و در منزل کار میکرد. گوشت را با خانواده اش خرد میکرد. از همه با حیاتر و ازرمتر بود. چشمش را در روی کسی خیره نمیکرد. به دعوت بنده و ازاد پاسخ میداد.
درمیان اصحابش می نشست و به نحوی که در اخر مجلس قرار میگرفت.
کسی که با او می نشست و یا برای کاری به نزدش میامد، صبر میکرد تا او بلند نمیشد و نمیرفت، او را ترک نمیکرد. کسی که چیزی را از او میخواست، یا نیازش را براورده میکرد، یا با سخنان شیرین او را راضی میگرداند.