گوهر شاد بیگم.

Posted on at



 


 گوهرشاد بیگم دختر امیر غیاث الدین ترخان است که یکی از امرای عهد تیموری بود. لقب ترخان به وی از طرف چنگیزخان به جهت شرکت او در جنگ های مختلف بوده است و ترخان واسطه میان سلطان و رعیت بوده است. مادر گوهرشاد بیگم بانو خان زاده بیگم است که در ماه رجب سال 814 هـ.ق وفات کرده است. گوهرشاد در سال 780 هـ.ق دیده به جهان گشود او از زمره زنان ادب دوست، هنرپرور و خیر در زمان خویش بود. به تاریخ و ادبیات علاقه مند بود و به دلیل تمکن مالی و انصاف بسیار خیر و نیکوکار بود. او در سال 807 ــ 805 ق همسر شاهرخ میرزای تیموری بود. که وی در چهاردهم ربیع الثانی سال 779 هـ.ق متولد و در سال 850 هـ.ق درگذشت و جنازه اش را به هرات حمل نمودند و در مدرسه گوهرشاد  دفن گردید. از آن روی که گوهرشاد دوستدار و علاقه مند ادب بود مهری هروی شاعره نامدار قرن نهم را مصاحب و ندیمه خود ساخت.


 


این بانوی بزرگ دارای دو پسر بوده است یکی به نام ابراهیم سلطان که در ماه شوال 769 هـ.ق متولد و در ماه شوال سال 837 هـ.ق وفات یافت و پسر دیگر وی به نام میرزا بایسنقر بود که در سال 802 هـ.ق متولد و در سال 837 هـ.ق درگذشت.


 


      گوهر شاد یک بانوهوشیار ، با تدبیر و علمدوست بود، همین که در سلسله حاکمیت تیموری ها ، خصوصاً حاکمیت میرزا شاهرخ از نظر علم و هنر ترقی روز افزون نمود، بیشترین تاریخ نگار ها ، آنرا از برکت وجود گوهر شاد بیگم میدانند.


 


      او علما، دانشمندان و هنرمندان را با نگاه قدر مینگریست به منظور ترقی و تعالی معارف ، یک مدرسه بزرگی در هرات ایجاد نمود. استادان بزرگ و دانشمندان عالیقدر را جهت تدریس مقرر کرد و برای طالبان و مدرسین سهولت زیادی فراهم نمود.


 


      گفته می شود که این زن دانشمند در امور دولتی و حکومتی با شاهرخ میرزا مشوره های سازنده ای میداد و در امور اجرایی سهم فعالانه ای میگرفت، همچنین در بسیاری از سفر ها نیز شاهرخ میرزا را همرایی مینمود، ولی پس از مرگ شاهرخ میرزا هم در نزد مردم از قدر و عزت برخوردار بود.


 


      کارمند های عالی رتبه دولتی دائماً مشوره های سازنده او را عملی می نمودند. بعضی اوقات که میان شهزداگان و حکام دولتی اختلاف و مشاجره ای به وقوع می پیوست میانجیگری می نمود و مصالحه بوجود می آورد و به اثر نفوذ و قدرت زیادی که داشت هیچکس نمی توانست که خود غرضانه در میان مردم دست به ظلم و ستم و تطاول دراز کند. از همان جا بود که برخی از اشخاص غرض ورز و نا سالم احساس بدبینی نموده و موجودیت او را در برابر خویش خطر بزرگی می پنداشتند و روی این امر به هر طریقه ای که بود وی را از برابر خود دور نمودند.


 


      بر اساس حکم و فرمان این خانم خیر خواه کار های عمرانی زیادی صورت گرفت که طور نمونه برخی از آنها را ذکر می کنیم:


 


      از جمله یکی ایجاد مدرسه ای بود که کار ایجاد این مدرسه از سال 820 هجری قمری آغاز شد و 21 سال دوام کرد. برای اعمار آن از تمام نقاط معماران، نقاشان و رسامهای زبر دستی فرا خوانده شد و به کار افتادند.


 


      این مدرسه در آن عصر در تمام آسیا یک مرکز فراگیری علوم بود که همه علم دوستان و علم پویان بدآنجا مراجعه میکردند، همینسان در جوار این مدرسه یک مقبره بسیار زیبای برای خود و شــــــوهر خود و حظیره برای فرزندان خویش ساخت که جسد شوهرش در آنجا دفن شده بود اما چندی بعد میرزا الغ بیک استخوانهای او را در تابوت گذاشت و به سمرقند برد و در کنار مرقد امیر تیمور پدر شاهرخ میرزا بخاک سپرد یکی از یادگارهای عمرانی دیگر او مسجدی است که در شهر مشهد ایران ساخته و بنام گوهر شاد بیگم یاد میشود. باستان شناسان، این مسجد را یکی از ده عمارت با ارزش دیرینه و عمارت مهم و با ارج جهان وانمود کرده اند. کار اعمار این مسجد از 821 قمری آغاز و طی 12 سال پایان یافت. این زن فرهیخته بسا خدامات عرفانی و کار های عام المنفعه و هنری و علمی انجام داده است که افزون از تعریف و توضیح است.


 


     گوهر شاد بیگم در سال 861 هجری قمری بدست میرزا سلطان ابو سعید با نهایت بیرحمی کشته شد. جریان از این قرار بود که بعد از مرگ میرزا شاهرخ اختلافاتی در خانواده تیموریان ایجاد گردید که روز افزونتر میشد . به سال 855 هجری قمری میرزا سلطان ابو سعید ضمن جنگی میرزا عبدالله را از میان برداشت و خود قدرت را بدست گرفت و تا 861 هجری قمری در سمرقند حکومت نموده پس از انکه میرزا بابر در مشهد وفات یافت هرج و مرج در خراسان رخ داد که بتدریج افزونتر میگردید.


 


      میرزا ابراهیم با میرزا شاه محمود دست به جنگ شد در همین فرصت سلطان ابو سعید از ماورالنهر به قصد تسخیر خراسان حرکت نموده از طریق آمو دریا پا به هرات گذاشت و آن شهر را متصرف شد و سپس گوهر شاد بیگم را زندانی کرده پسانتر برایش ثابت شد که با موجودیت و زندگی گوهر شاد بیگم نمیتوان آسود و او را در باغ سفید به قتل رساند و جسد او را در خیابان هرات در کنار فرزندان و نواسه هایش بخاک سپردند. پس از مدتی در سال 873 قمری میرزا یادگار محمد نواسه این زن نامدار برای انتقام مادر کلان خود سلطان ابو سعید را به قتل رساند.


 



About the author

fardin-rasuli-5764

فردین رسولی متعلم لیسه دین ودانش.صنف دهم.سن16 .استاد در جومونگ تکواندو .اندازه قد 1/75 یک مترو هفتادو پنچ سانت

Subscribe 0
160