جلب اعتماد مصاحبه‌شونده

Posted on at



نویسنده : طاهرقادری
منبع: بی بی سی
انتخاب درست مصاحبه‌شونده و جلب اعتماد او از پیش‌نیازهای مهم ساخت مستند و گزارش‌های تلویزیونی است. طاهر قادری، تهیه‌کننده و خبرنگار ویژه افغان در سرویس جهانی بی‌بی‌سی، نگاهی دارد به این مسائل.
تقریبا همه ما در زندگی روزمره با روش‌های مختلف تحقیق و مصاحبه سر و کار داریم. این دو پدیده در هر فرهنگی تقریبا یکی از سخت‌ترین کارهای زندگی به حساب می‌آیند. مرحله تحقیق از دوره‌های بسیار حساس و بااهمیت است چون در صورت بروز هر گونه اشتباه، در کل نتایج تاثیر می‌گذارد. خیلی‌ها تحقیق و تنظیم مصاحبه را کاری "پیش پا افتاده" می‌خوانند. در حالی که، پیدا کردن شخصیت‌های مناسب از ستون فقرات یک مستند و یا یک گزارش خوب است. معمولا آدم‌ها از دوربین هراس دارند. برای همین حرفی را که خارج از دید دوربین می‌زنند، در برابر دوربین از تکرار آن ابا می‌ورزند و یا به شکلی که باید حرف نمی‌زنند و نمی‌توانند منظورشان را به مخاطب منتقل کنند. شخصیت، گوش و زبان یک محصول خبری است؛ داستان را خوب تعریف می‌کند و به خواسته‌های بیننده، شنونده و خواننده گوش می‌دهد. اما چه اصولی برای پیدا کردن شخصیت مناسب وجود دارد؟
چگونه می‌شود آدم‌ها را جلوی دوربین کشاند؟ موضوعاتی را که اینجا می‌نویسم، همه بر اساس تجربه‌های شخصی من در جریان ساخت فیلم‌های مستند است.
تحقیق، رکن اساسی
اگر به داد و ستد و تعاملات روزمره خود نظر بیندازیم، می‌بینیم که یک روز ما پر است از تحقیقات. کمی دیر به دفتر برسیم، مورد بازپرس و تحقیق رئیس قرار می‌گیریم که چرا دیر آمده‌ایم، کجا بوده‌ایم؟ مثلا، اگر برای برادر خود خواستگاری کنیم، چند روز تحقیق می‌کنیم و از آدم‌های مختلف در مورد خانم مورد نظر معلومات می‌گیریم. همه این‌ها در حالی اتفاق می‌افتد که هیچ چیزی در مورد روش‌ها و ترفندهای مصاحبه نمی‌دانیم، ولی به شکلی، بهتر از یک خبرنگار تحقیقات را خوب انجام می‌دهیم. حالا وقتی حرف از ساخت فیلم و گزارش در میان می‌آید، تحقیق و پیدا کردن آدم‌های مناسب ستون اساسی کار ما را تشکیل می‌دهد.
خبرنگار در مرحله نخست باید اهداف تحقیق را برای رسیدن به نتایج خوب از قبل طراحی کند. مثلا، با چه آدم‌هایی می‌خواهد مصاحبه کند؛ چون مصاحبه کردن با آدم‌های معمولی و تحصیل‌کرده از نظر ماهیت با هم فرق دارند. مصاحبه‌کننده چه مکانی را برای مصاحبه انتخاب کرده و قرار است چه سوالاتی از مصاحبه‌شونده بپرسد؟ برنامه ریزی برای این‌ها از مهم‌ترین رکن‌های یک مصاحبه خوب است. هر قدر جو را برای مصاحبه‌شونده خودمانی و راحت کنیم، نتیجه مصاحبه به همان اندازه خوب می‌شود. در ضمن، موضوع بحث تاثیر مستقیم روی ماهیت تحقیق و دوره عملی آن دارد. مثلا، اگر بحث ما در مورد افزایش کاربرد اینترنت بین جوانان افغان است، به راحتی می‌شود با صحبت کردن با چند جوان و صاحب کافه‌های اینترنتی گزارش را بست. ولی اگر تحقیق ما در مورد محتویاتی است که کاربران افغان در اینترنت پی آنند، این نیاز به تحقیق علمی و بیشتر دارد. برای همین، داشتن شخصیت‌هایی که در بحث واردند نیاز اساسی یک گزارش و یا یک مستند است. خبرنگار برای راحت کردن کار خود، نمی‌تواند مخاطب را فریب بدهد. همیشه باید این نکته را در ذهن داشته باشیم که مخاطب ما هشیارتر از ماست و نباید کاری کنیم که گزارش و یا فیلم ما را نیمه تمام بگذارد.
جلب اعتماد
تحقیق و مصاحبه در چهارچوب موقعیت و موضوع، متفاوت خواهد بود. اینجاست که جلب اعتماد مصاحبه‌شونده از مهم‌ترین اصول کاری به شمار می‌رود. چه مهارتی لازم است تا مخاطبی را که در عمرش فقط مخاطب تلویزیون بوده، جلوی دوربین قرار دهیم؟ چگونه می‌شود او را به حرف زدن ترغیب کنیم؟
با چنین موضوعاتی بارها در جریان ساخت مستند در افغانستان مواجه شده‌ام. مثلا یکی از سخت‌ترین شرایطی که تجربه کرده‌ام وقتی بود که در حال ساخت فیلم "اعتیاد: درد پنهان افغانستان" بودم. باید برای فیلم تحقیق می‌کردم و هم‌زمان شخصیت پیدا می‌کردم. تصورش سخت نیست، پیدا کردن آدمی که بگوید در کشوری مثل افغانستان هروئین می‌کشد تقریبا دور از ذهن است، ولی ناممکن نیست.
ایجاد رابطه دوستانه، درک طرف مقابل، جلب اعتماد، اهمیت دادن به موضوع و وارد بودن به سوژه از مهم‌ترین اصل‌هایی ‌است که می‌تواند نتیجه خوب به همراه داشته باشد
درک مصاحبه‌شونده
خیلی‌ها، مخصوصا آدم‌های معمولی جامعه، در ذهنشان بین اقشار جامعه فرق قائل می‌شوند. فرض کنید اگر این افراد از طبقه فقیر جامعه باشند و مثلا، کارگر، گدا و یا معتاد، معلول و غیره هم باشند، کار برای مصاحبه‌کننده چند برابر سخت‌تر می‌شود. بر اساس تجربه شخصی‌ام، ایجاد رابطه دوستانه در چنین حالتی یکی از شیوه‌های خوب برای جلب اعتماد است. این ‌را شخصا در جریان ساخت فیلم "درد پنهان افغانستان" تجربه کردم. برای پیدا کردن شخصیت به یکی از مرکزهای ترک اعتیاد در کابل رفتم. اتاق پر از معتادانی بود که برای بازپروری و ترک اعتیاد آمده بودند. با کمی بررسی از میان همه، دو نفر را انتخاب کردم و با هر کدام جداگانه صحبت کردم. فارغ از حرفه خبرنگاری، به عنوان یک انسان، درد هر دو را در وجودم درک کردم. آن‌ها را دلداری دادم و از آن‌ها خواستم داستان‌های خود را برای بقیه تعریف کنند. باورش سخت بود ولی بعد از چند ساعتی تلفنم زنگ زد و جاوید، یکی از معتادان، پشت خط بود. می‌گفت آماده است داستانش را با من در میان بگذارد.
هنوز خیلی از مخاطبان بعد از دیدن فیلم از من می‌پرسند: چگونه این شخصیت‌ها حاضر شدند جلوی دوربین صحبت کنند و همه راز و نیازشان ‌را با تو در میان بگذارند؟
جواب من روشن است: مصاحبه‌شونده را آنقدر آرام کنید تا احساس کند قصه‌اش را با دوستش در میان می‌گذارد نه با یک خبرنگار.
در واقع، حین ساخت گزارش، ما در خیلی مواقع به عنوان دوست، هم‌دل و هم‌یار مصاحبه‌شونده‌ها نقش بازی می‌کنیم. بارها برای خودم اتفاق افتاده که در چنین مواقعی خبرنگار بودنم را کنار گذاشته‌ و مثل یک دوست به درد دل مصاحبه‌شونده گوش داده‌ام. به یاد گوشه‌ای از مصاحبه با جاوید در فیلم "درد پنهان افغانستان" افتادم. داشتیم فیلم می‌گرفتیم و جاوید در مورد خانواده‌اش برای ما می‌گفت که زنگ تلفنش به صدا درآمد و آن طرف خط خواهرش بود که بعد از چند سالی با هم برای اولین بار صحبت می‌کردند. جاوید زار زار می‌گریست و منم در طول این مکالمه همراه او گریه کردم. بعد از بازگشت به لندن، این خاطره به عنوان یکی از تاثیرگذارترین خاطراتم از کار روزنامه‌نگاری در ذهنم باقی مانده.
بارها شده که مانند این مورد خیلی راحت و فقط با کمی تلاش، آدم‌ها را جلوی دوربین بکشم تا در مورد سوژه‌های نسبتا تابو صحبت کنند. یکی دیگر از نمونه‌هایش ساخت فیلم "دختران پسرپوش" بود. هنوز خیلی‌ها از من می‌پرسند چگونه در جامعه‌ای سنتی مثل افغانستان به محرمانه‌ترین رازهای چند آدم دست یافتم و با ساخت فیلم صحبت‌هایشان را مستند کردم؟!
آغاز دوستانه
در کنار این‌ها، طرح سوالات هم در داشتن یک مصاحبه خوب تاثیرگذار است. در بسیاری از مصاحبه‌ها، نخستین سوال حکم آخرین سوال را دارد. ولی در بسیاری موارد سوال اول فقط برای ایجاد جو بین مصاحبه‌شونده و مصاحبه‌کننده است. باید با نخستین سوال فضایی را برای مصاحبه‌شونده فراهم کنیم که در طول مصاحبه احساس ناراحتی نکند.
در خیلی مواقع اتفاق می‌افتد که شخصی را بعد از چند روز انتظار گیر می‌آوریم، ولی در لحظات اولیه مصاحبه او را از دست می‌دهیم؛ چون نتوانسته‌ایم اعتمادش را جلب کنیم.
با آن‌که ممکن است آغاز یک مصاحبه خیلی کلیشه‌ای و بی‌مزه به نظر بیاید و ممکن است اصلا در جریان تدوین از آن استفاده نکنیم، ولی مجبوریم برای ادامه مصاحبه از آن در وارد شویم. مثلا، من وقتی با جاوید، جوان هجده ساله معتاد در کابل، مصاحبه می‌کردم سوال اولم این بود: جاوید جان در مورد خودت بگو، چه چیزهایی را دوست داری؟ روزهای جمعه چه کارهایی می‌کنی؟ بادبادک هوا می‌کنی؟ نزدیک‌ترین دوست تو کیست؟
این‌گونه جاوید بعد از لحظاتی شرمش را از جلوی دوربین بودن فراموش کرد و احساس آرامش کرد.


در آخر، توصیه‌ام برای دوستان خبرنگارم این است که در لابه‌لای ساخت یک گزارش و یا یک مستند باید خود را بخشی از شخصیت‌ها و داستان فیلم دانست تا به نتیجه بهتری دست پیدا کرد؛ مانند آن مثل معروف که می‌گوید "گزارش‌های خوب را باید عملا تجربه کرد نه گزارش."



About the author

Habibsaboori

Habib Saboori was born in 1992 in Afghanistan, GHazni, Malistan

Subscribe 0
160