زنان سرزمینم

Posted on at


از زمان پیدایش انسان ها بسیار میگذرد و بدون شک که این همه نفوذ در دنیا به میان آمده از دو فرد است  ،یکی توانست با زور خود را بر پیکر طبیعت به قبولاند و دیگری را برده گونه پروراند.


 اما چرا؟


 فارغ ازینکه شعار های بسیاری را برایش ردیف میکنند .


بی باوری به  ما مثل یک ویروس شده در بعضی جاها کمتر اما در مکان زندگی من واگیر ترین مرض  است .



 منظورم کسیست  که به آن نیمی از پیکر جامعه میگویند،کسیست که میگویند بی او زندگی معنایی ندارد ،میگویند مادر است ،دلسوز است ، پاک دامنیش زبان زد عام و خاص است .


اما! چگونه نیمی از پیکر جامعه است که تمام پیکرش مملو از درد و ناتوانی از خود باوریست ؟


چگونه زندگی بی او معنایی ندارد که به سادگی قربانی این و آن میشود میرود و خاموش میشود؟


چگونه مادر است که احترام مادری اش زیر پاهاست ؟


چگونه دلسوز است که همدمی برای دلسوزی برایش وجود ندارد ؟


و چگونه پاک دامن است که دامنش دریده شده گرگان وحشی این سرزمین ؟


چگونه ؟؟؟



او زن است ،انسان است ، بشر است و یک مخلوق .


اما ! در سرزمین من کسی باورش ندارد .


میگویند نمیتواند ، ضعیف و نا توان است .


اما ، من میگویم نه !ضعیف نیستم ، ناتوان نیستم و به قدر توانایی تو توانا هستم .


شاید جسمم نحیف باشد اما این دلالت بر سر کوب شدنم ،تحقیر شدنم و ذلیل کردنم نمیشود .


من نیز میتوانم .




About the author

faribarejhan

fariba rejhan from Herat Afganistan .Student of 12th grade of Amir Ali shir Nawaie and intersted to writting topics and reports.

Subscribe 0
160