سلام به دوستانی که مجموعه ی چرا ازدواج را دنبال می کننند .
( دلیل اینکه افراد نمی خواهند ازدواج کنند آن است که: (ادامه
9.
بسیاری از افراد فکر می کنند ازدواج یعنی زندان و این گفته که معمولاً افراد متأهل عنوان می کنند که ما اصلاً جوانی نکردیم و حالا که فرزندانمان بزرگ شده اند می خواهیم جوانی کنیم و جوانی یعنی خریت و حماقت که تا به حال در زندگی ما نبوده و حالا می خواهیم این کار را انجام دهیم.این مسأله را با جملاتی مانند اینکه حالا می خواهم خودم را بشناسم یا برای خودم زندگی کنم به این مسأله اشاره می کند.تجربه نشان داده که اگر جوانانی که از حداقل بلوغ فکری و فیزیکی برخوردارند و واقعاً همدیگر را دوست داشته باشند و با هم هستند مثل دو دانشجوی 25، 26 ساله؛ ازدواج کنند، به چنان آرامش و سلامتی می رسند که باعث پیشرفت خوب آنها در زندگیشان در بسیاری از ابعاد می شود هر چند که با سن کم نه می توانند جشن بزرگی بگیرند و خانه و زندگی درستی داشته باشند و از این لحاظ در مضیقه خواهند بود.اینکه با فکر مجلل بودن عروسی یا داشتن خانه یا استقلال مالی داشتن( حتی در صورتی که پدر و مادر تا حدودی قادرند در هزینه ها به آنها کمک کنند، نیازی به داشتن استقلال مالی کامل نیست.) ازدواج را به تأخیر بیندازند، حماقت محض است
10.
به بهانه تحصیل نمی خواهیم ازدواج کنیم.
.11
شغل و کار و درآمد مورد یازدهم است. این مسأله بیشتر در آقایان شایع تر است. سعی می کنند شغل و درآمد بهتری داشته باشند تا با کسی که از او به نحوی بالاتر است ازدواج کنند و درآمد بیشتر به عنوان وجهه و برگ برنده آنها در این انتخاب خواهد بود. مثلاً قصد دارند با خانمی بسیار زیباتر از خود ازدواج کنند.انتخاب درست آن است که شما با فردی مناسب و نه فردی که الزاماً بهترین قیافه را داشته باشد یا خانواده اش صاحب منسب یا نفوذ اجتماعی بالا داشته باشد، ازدواج کنید.
12.
موقعیت و مقام. فرد تصمیم می گیرد تا زمانی که در شغل خودش به جای بالایی نرسیده دست به کار دیگری مانند ازدواج نزند و سعی می کند تمام تلاش و تمرکز خود را بر روی شغل و هدف شغلیش می گذارد و می گوید اگر مثلاً مدیر بخش خودم شدم آنگاه ازدواج خواهم کرد.وابسته کردن یک کار به کار دیگر بسیار غلط است مانند اینکه شما برآورد کنید که در طول سال چقدر از هر ویتامین را نیاز دارید و برنامه غذایی خود را به نحوی تنظیم کنید که در ماه اول تمام احتیاج یک ساله بدن خود به انواع ویتامینها را مصرف کنید و در ماه بعد کل میزان نیاز بدن به پروتئین را و ... مشخصاً شما با این برنامه از پای درخواهید آمد. اینکه در جامعه ما عنوان می کنند اول درست را بخوان و بعد کار پیدا کن و بعد ازدواج کن و ... گرفتاری فرهنگی جامعه ماست.
13.
ترتیب تولد. مطالعات نشان می دهد که اگر بچه اول باشید شما خیلی به تولد بچه های بعد حسودی کرده اید و حرص خورده اید. یا اگر بچه آخر باشید چون همه چیز را برایتان آماده کرده اید دچار ضعف و زبونی می شوید. چرا که هیچ وقت بزرگترها به او اجازه نداده اند خودش تصمیم بگیرد و امتحان کند. به همین دلیل کودکی از نظر بچه های آخر مترادف ضعف و زبونی است و در نتیجه از بچه داشتن بیزارند. به همین دلیل پدر و مادرها نباید اجازه بدهند هیچ کودکی نقش پدر یا مادر را برای خواهر و برادر کوچکتر خود ایفا کند.
14.
تنوع پرستی معضل بعدی است. فرد به یک زن قانع نمی باشدوگاهی اوقات والدین ما پسران خود را مجبور می کنند که به دختر مورد نظرشان ازدواج کند اگر خوشش نیامد می تواند زن دیگری بگیرد و این خود یک گرفتاریست که فرد را از پا در می آورد .
15.
زیاده خواهی و حرص. مطالعات نشان می دهد انسان موجودی ناراضی است و لذا مثلاً فرد دوست دارد 5 زن داشته باشد، یکی برای مهمانی . یکی برای درآمدو ثروت زیادش و ... این مسأله تا بدانجا می تواند ادامه یابد که فرد در شب عروسی با دیدن مهمانان با خودش فکر می کند راستی اگر او هم می بود بد نبود .
اادامه دارد