حضرت ابوبکر رضی الله عنه کالبدی از خوبیها بودند. در بین صفات پسندیده ایشان؛ جرأت و شهامت و شجاعت بیشتر نمایان بود. ایشان درباره دین مبین اسلام از هیچ کسی کوچکترین هراسی نداشت. و در راه دفاع از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم و نصرت و یاری دین خدا و حمایت از عقیده و آرمانهایش به هیچ طعنه و ملامت و پوزخندی کوچکترین توجهی نمیکرد.
حضرت عروة بن زبیر میگوید، روزی از حضرت عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنه خواستم تا حکایتی از نحوه ظلم و ستم مشرکان قریش بر پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم را برایمان تعریف کند. ایشان گفتند: روزی رسول الله صلی الله علیه وسلم در حطیم که جزئی از کعبه است نماز میگذاردند که یکی از مشرکان پست فطرت بنام "عقبة بن أبی معیط" پارچهای را دور گردن مبارک پیامبر پیچیده آنرا بشدت کشید تا پیامبر را خفه کند. حضرت ابوبکر رضی الله عنه به سرعت خودش را به عقبه رسانده شانه او را گرفته با زور او را از پیامبر خدا صلی الله علیه وسلم دور ساخت، و بر سر آنها داد کشید:
«أتقلتون رجلا أن یقول ربی الله»
(آیا تنها بخاطر اینکه شخصی بگوید پروردگار من الله یکتاست، او را میکشید.)
حضرت أنس رضی الله عنه میگوید: یک بار کافران چنان بر رسول الله صلی الله علیه وسلم تاختند و ایشان را مورد آزار و اذیت قرار دادند که آن حضرت از حال رفته بیهوش شد. ابوبکر از راه رسیده با عصبانیت بر آنها داد کشید:
«ویلکم! أتقتلون رجلا أن یقول ربی الله؟»
( وای بر شما! الهی هلاک و برباد گردید! آیا تنها بخاطر اینکه مردی بگوید پروردگار من الله تعالی است، او را میکشید؟!).
حضرت أسماء – رضی الله عنها- آورده است؛ روزی شخصی شتابان خود را به ابوبکر رسانیده داد زد: زود باش برو رفیقت را نجات بده. ابوبکر فورا از میان ما برخواسته شتابزده از آنجا دور شد. در آنروز ابوبکر موهایش را در چهار قسمت بافته بود. و او داد میکشید: «ویلکم! أتقتلون رجلا أن یقول ربی الله». (خاک بر سرتان! آیا کسی که میگوید پروردگار من خدای یکتاست را میکشید؟!).
کافران با دیدن ابوبکر رسول الله صلی الله علیه وسلم را رها کرده به طرف او حملهور شدند. وقتی ابوبکر خسته و زخمی به خانه بازگشت، هر جای سرش را که دست میزدی موهایش کنده میشد و بزمین میریخت!
از خودگذشتگی در برابر تاجدار رسالت
Posted on at