بعد ازسقوط رژیم طالبان توسط نیروهای بین المللی با رهبری ایالات متحده ی امریکا وبه وجود آمدن یک دولت منتخب،افغانستان یکرنگ دیگر رابرای خود گرفت، یک رنگی از امیدواریها و آرزو های مردم جنگ زده ومردمی که دیگر ازجنگ خسته شده بودند و ثبات آرمان ملی شان بود.
زیرا مردم فکر میکردند وعده های که ازطرف جامعه ی جهانی با رهبری ایالات متحده ی امریکا با آنان داده میشد،جنبه ی عملی خواهد داشت وافغانستان به یک کشور باثبات،پیشرفته وقدرتمند تبدیل خواهد شد،ولی وعده های آنان بر خلاف توقعات وانتظارات مردم فقط تا یک اندازه ی عملی شد،ومردم تا امروز شاهد یک افغانستان باثبات ویک حکومت داری خوب که پاسخ گو برای همه ی مردم باشد نیستند.
یکی ازعوامل آن فساد به شمار میرود،که توانسته است ازیک حکومت قابل قبول برای همه جلوگیری کند واعتبار دولت را به شدت کاهش دهد.
فساد که در امور اداری تمام کشورها کم و زیاد وجود دارد وباعث جلوگیری از پیشرفت همه جانبه ی یک کشور میگردد، شاخه های گسترده دارد وتنها باگرفتن پول یا رشوت در یک اداره خلاصه نمیشود.
رشوت، سرقت سند ها، عبوراز حدود قانون، سو استفاده موقف وظیفوی، به تعویق افتادن روند تطبیق عدالت، استفاده در امور شخصی از امکانات دولتی، کتمان حقیقت،ا فزایش غیرقانونی سرمایه، عدم مراعات قوانین مربوط به اداره یک شخصی که درآن استخدام شده است، می تواند تعریف های برای فساد اداری باشد .
عوامل مختلفی را در گسترش فساد در کشور می توان بر شمرد که از آن جمله می توان به فقر شدید، مواد مخدر و مافیای قاچاق آن،پایین بودن ظر فیت ها، عدم تطبیق قانون ،ضعف درساختارها،تداخل وظیفوی ،عدم شفافیت در امور استخدامی ،عدم تعادل معاشات، نبود سیستم ها مکافات ومجازات میباشد.
اما برخی از مسولین دولت از یک عامل دیگر در گسترش فساد در کشور نیز خبر داده اند،که به باور آنان فساد گسترده در کشور توسط خارجی ها صورت می گیرد، که آنان در برابر دولت افغانستان پاسخ گو نیستند ،آنها مدعی اند که دولت افغانستان در امر مبارزه با فساد تلاش های زیادی نموده است ،ولی از آنجایی که بخش عمده ی فساد در کشور توسط خارجی ها صورت می گیرد دولت نمی تواند از آن جلوگیری کند.
اما بدلیل فساد گسترده در ادارات دولتی هنوز هم در داخل و خارج از کشور بالای دولت افغانستان به طورجدی انتقاد می شود، که نتوانسته در امر مبارزه با فساد اقدامات موثری را انجام دهد. ولی باید گفت حقیقتا جای این پرسش همچنان به قوت خود باقی است که چه کسی و یا نهادی در برابر فساد گسترده ی خارجی ها درافغانستان پاسخگو اند؟ به هرصورت سوال دراینجا است که چطور به خاطر ایجاد یک حکومت داری خوب جلو فساد گرفته شود؟ زیرا افغانستان از وجود فساد گسترده ی اداري رنج مي برد و فرقي نمي كند كه عاملان آن اهل كجا و چه كساني اند؛ مهم اين است كه مبارزه جدي با پديده ی فساد در افغانستان صورت بگيرد .
اگر ديگران در افغانستان عامل گسترش فساد باشند اتباع كشور و مقامات رسمي حكومت نبايد به اين دليل كه ديگران نيز در افغانستان فساد را رواج مي دهند خود مرتكب فساد شوند. بلكه اين اراده ی جدي بايد در خود مقامات حكومت افغانستان و مردم اين كشور وجود داشته باشد، كه اگر هم ديگران مي خواهند فساد را در افغانستان گسترش دهند ،اين وظیفه ی مردم و حكومت و دولت افغانستان است كه در برابر آن مبارزه کند. نه اينكه اعمال را ديگران كه شايد هيچ علاقه ي هم به سرنوشت اين سرزمين و مردمان آن ندارند توجيه كنند.
دولت باید به خاطر مبارزه با فساد اداری حمایت قوی مردمی وحمایت تمام نهادهای جامعه ی مدنی را با خود داشته باشد،وباید قانون مبارزه با فساد اداری افغانستان با قانون مبارزه علیه فساد اداری بین المللی هماهنگی داشته باشد، دارایی های که غیر قانونی بدست آمده باید به خاطر بلند بردن عواید دولت به دولت سپرده شود، کدر های علمی استخدام شود وتعادل در معاشات به وجود بیاید.
یکی از راه های بسیار مهم مبارزه با فساد اداری عبارت از تطبیق قانون میباشد،که درنتیجه ی تطبیق قانون عدالت اجتماعی به وجود می آید وتمام امور مطابق قانون تنظیم میشود.
مردم بالای دولت اعتماد پیدا میکنند ودرمبارزه ی نه تنها فساد اداری بلکه در مبارزه با تمام جنایت ها با دولت همکاری می کند،که در نتیجه دولت از نیروی مردمی برخوردار میشود وهماهنگی میان دولت ومردم ایجاد میشود که این امرباعث ایجاد یک حکومت داری خوب شمرده میشود.
نویسنده: حمیدالله حمیدی