افغانستان از جمله كشور هاي است كه در آن كمترين توجه نسبت به تربيه اطفال صورت ميگيرد. با آنكه در تربيت اطفال بيشتر اوقات موضوع اقتصاد مطرح ميشود اما جنبه هاي ديگري نيز وجود دارد كه در تربيت اطفال نقش بازي ميكند و ميتوان از آن جمله خانواده را نام برد. چرا با آنكه خانواده ها نمىخواهند در تربيت اطفال شان كاستي داشته باشند اما كوتاهي در اين زمينه قابل ديد است؟ جواب اين است كه برعلاوه اينكه نهاد خانواده با تمام توانش در تربيت اطفال كار ميكند اما با توجه به داشتن يك جامعه خودسر و بي پروا اين تربيت لطمه دار ميشود و به اكمال نميرسد يعني به آساني ميتوان گفت جامعه با خانواده رابطه سلسله اي دارد هر قدر در تربيت اطفال خانواده بكوشد اما لغزش جامعه باعث لغزش تربيت اطفال ميشود همچنان عكس آن. حالا كدام يك از اين دو درافغانستان باعث عدم رشد تربيت اطفال ميشود؟ به سراحت قابل ديد است كه جامعه باعث اين همه ميشود. چون افغانستان يك كشور اسلاامي با فرهنك هاي سنتي و بينظير شناخته شده است معلوم ميشود كه خانواده توجه خوبي به تربيت اطفال دارد اما جامعه امروزي افغانستان به حدي تأثير گذار است كه اطفال اين كشور در همه عرصه ها ناكام مانده اند حتا وقتي يك طفل به آينده اش فكر نميكند مقصر اصلي جامعه است بايد گفت بدون اين همه در رتبه بعدي مكتب آموزشي قرار دارد كه به نوع همان جامعه گفته ميشود. نبود اقتصاددرست ،ندانستن ارزش هاي فرهنگي،نبود استادن مسلكي و بلاخره نبود يك برنامه از قبل ساخته شده باعث كمي و كاستي تربيت اطفال ميشود. اگر بخواهيم افغانستان را با ديگر كشور ها مقايسه كنيم به اين نتيجه ميرسيم كه تربيت اطفال در ديگر كشور ها در سطح بالا قرار دارد و بيشترين سرمايه گذاري در اين زمينه صورت ميگرد چون آنها با درك اين كه همين اطفال آينده سازان كشور شان هستند از مصارف گزاف در اين زمينه دريغ نميكنند.
تربيت اطفال
Posted on at