بعد از اینهمه شعر و ور در خصوص بستن پیمان امنیتی و برگزاری چهار روزه لویه جرگه و بیکاری تمام شهریان کابل و مسافرت 2500 تن اشتراک کننده لویه جرگه و چه و چه رئیس صاحب جمهور تازه اعلان می کنند که امضای پیمان منوط است به برقراری صلح پایدار و برگزاری انتخابات شفاف و منزه از تقلب و کوفت و زهر مار های دیگر، انگار این همه آدم و دانشجو و کل 30 میلیون افغان سراسر دنیا کشک تشریف دارند.
در این میانه جناب صبغت الله مجددی آمدند به میانجی گری که جناب کوتاه بیایید و این پیمان لازم وطن است و باید بسته شود و اگر نباشد چنین و چنان و در آخر امر هم تهدید به جلای وطن نمودند و گفتند سر پیری اگر این را امضا نکنید من می روم به جایی دیگر،و دیگر در افغانستان نمی مانم که حرمتم زیر پا می شود اینجا و.....
صحنه رسما" شبیه صحنه بله برون عروسی دو جوان بود که بزرگنری و ریش سفیدی بعنوان میانجی گر می آید گله را و بعضا" مهریه را پایین می کشد، و در این راستا از قسم به مقدسات تا ریش سفیدش استفاده می برد، داماد که اوباما صاحب باشد هم لابد در اتاق کارش داشت این سخنرانی را می شنید و رئیس صاحب جمهور ما هم که عروس ماجرا باشد با ناز و عشوه های عروسانه خود باز پشت تریبون آمد و بر موقف و خواسته های بی سر و ته خود اصرار تازه ای بخشید، خیلی منتظر این ضرب العجل چند هفته ای صبغت الله مجددی هستم تا ببینم آیا براستی می روند پناهنده شوند یا نه!