متاسفانه در کشور ما افغانستان زن را به چشم یک جنس خریداری شده میبینند و به شکلی با زنها رفتار میشود که باید از ازدواج با یک مرد و یا اینکه یک مرد او را خواستگاری کرده باید خیلی متشکر هم باشد ,اکثر مردهایی که این برخوردها را شماتت میکنند باز هم ته دل مرد سالاری را دوست دارند و حتی از آزار دادن زن لذت میبرند و احساس غرور پیدا میکنند این شعارهایی که مدافعان حقوق زن در جامعه ما سر میدهند همه و همه بیهوده است چون عملا فرهنگ و عنعنه ما چنین ایجاب میکند حتی رسم است که مردها زن را "تو" خطاب میکنند ولی اگر زن چنین کند ناراحت میشوند در حالیکه ارزش "تو" را که یک زن به شوهرش خطاب میکند را ندانسته و همواره به فکر اینند که زن باید با اظهار کلمه "شما" نهایت احترام را به آنها بگذارد.
اسلام که برترین ادیان است حقوق زن و مرد را مساوی قرار داده البته مرد را بر زن قیومیت داده تا این که نظم و کانون خانواده حفظ شود و برای زنان احترام خاص قایل شده تا جایی که برای شیر دادن زن به فرزندش اختیار قرار داده که حتی زن میتواند در بدل شیری که به طفل خود میدهد از شوهر حقوقی طلب کند و در انجام کارهای منزل مرد نمیتواند زن را مجبور کند اگر زنی کارهای منزلش را انجام دهد این احسان زن محسوب میشود نه وظیفه اش.
اتفاق اخیری که برای بانو ستاره در شهر ما هرات روی داد همه را به شدت متاثر کرد طوری که با دیدن وضعیت اسفناک این بانوی رنجدیده لرزه بر اندام انسان میافتاد و وحشیگری و ظلم یک مرد در حق زن به وضاحت بیان میکرد.
حادثه وحشت باری که برای یک زن (بانو ستاره) در هرات اتفاق افتاد باعث بانو ستاره هر شنونده و بیننده شد ولی این انزجار, این شدت نفرت, این دلسوزی و کمک, این شعار ها بر علیه منع خشونت علیه زن و صدها کاری که مدافع حقوق زن و زنان جامعه ما سر میدهند و حتی تظاهراتی که به این دلیل انجام شد هیج کدام نمیتواند قلب و روح این زن را التیام بخشد.
روزی که یک زن پا به خانه بخت میگذارد و هزاران امید و آرزو با عشق و محبت سرشار چشم امید خود را به مردی میدوزد که او را چون کوه استوار پشتیبان خود میداند و انتظار دارد در تمام سختی ها و ناملایمات زندگی همراه او باشد.
قلب زن سرشار از محبت و عطوفت است و شوهرش تمام دلخوشی و آرامش وی میباشد زنها موجوداتی عجیب هستند زیرا زمانیکه به مردی دل بستند فراموش کردن او کاریست دشوار حالا شما تصور کنید بر روح و روان ستاره چه میگذرد جدا از جراحتی که بر جسم وی وارد شده مگر او میتواند ویران شدن زندگی خود را نظاره گر باشد؟ آیا او زخم دلش را میتواند مداوا کند؟ و یا کسانیکه برای وی قول دادند تا جزای شوهر انسان نمایش را بدهند و او را از نگاه مالی تأمین کنند میتوانند او را از نگاه روحی هم تأمین کنند؟
متاسفانه تا فرهنگ غلط ما و جامعه مرد سالار ما اصلاح نشود باز هم شاهد چنین حادثاتی خواهیم بود چنانکه شاهدیم این اولین و آخرین اتفاق و حادثه ای نیست که برای زنان جامعه ما رخ میدهد این غوغا و اظهار تنفر و انزجار جامعه دردی را دوا نمیکند و باز هم امکان روی دادن چنین اتفاقاتی خواهیم بود, جالب اینجاست که حتی خانواده ستاره در مصاحبه تلویزیونی که با شبکه طلوع داشتند از دولت خواهان کمک مالی بودند و این خودش ظلم مرد را نمایانگر است جای بسی تأسف است که همه فقط به مادیات فکر میکنند و خوشبختی را صرف در تأمین آن میبینند.
در اخیر امیدوارم روزی برسد که زن افغان هم مثل تمام زنهای دنیا بتواند از حق و حقوقی برخوردار باشد و بتواند در رفاه و آرامش روحی زندگی کند انشاالله.