شخصی شخصی دیگری را به قتل رساند؛ تصادفاً یک لغمانی او را دید.
قاتل برای لغمانی مبلغ زیادی را داد که هوش کنی برای کسی نگویی.
لغمانی پول را گرفت، اما بعد از گذشت یکسال دوباره پیش قاتل آمد،
و برایش گفت: لالا جان بگی ای پیسی ته مه اگه به کسی نگویم دیوانه میشم!!!
فکاهی جالب و خنده دار
Posted on at