فرهنگ و تمدن هر كشور منحصر به خود همان كشور بوده كه هر كدام آن ويژه گي خاص خود را دارد و اين فرهنگ و تمدن در هر شهر ي از يك كشور فرق ميكند كه هر كدام از آن بر گرفته شده از استدلالیت و عقايد مذهبي و تجربيات منطقوي و نزاع ها و جنگ هاي بين القومي كه در گذشته صورت گرفته شده است چراكه فرهنگ وتمدن وشهر وياكشور كه ساكنين ماقبل آنها سن به سن آنها ميراث مانده بايد با كمال شجاعت فرهنگ وتمدن خويش دفاع نموده ومانع برهوجوم فرهنگ هاي بيگانه شوند چراكه فرهنگ بيگانه بالاي زبان احساسات نوع برخو رد با بزرگان اثرمنفي ازخود به جاي گذاشتند ولي در بعضي مواقع ديدن و تجربه نمودن و شناساي كامل در باره فرهنگ بيگانه گان شايد موثر واقع شود .
به طور مثال در عرصه هاي تعليم و تربيه و در زمينه ورزش و ديگر عرصه هاي پيشرفت و ترقي با تقليد از شيوه ها و ميتود هاي درسي مفيد وموثر هم در مكاتب و هم در پوهنتون ها به كار برد تا براي جوانان شرايط بهتر تحصيلي و كاري مدرن را فراهم نموده بتواند .
بطور مثال ايجاد مكاتب و پوهنتون هاي خصوصي يكي از بهترين شرايط پر ثمر نمودن جوانان و همچنان سهولتي بس اعظيم را در پيشرفت و ترقي نو جوانان به بار آورده است .
اما از جهت ديگر در بسياري موارد اثر منفي را در جامعه و خانوده ها از خود به جا گذاشته است .
بطور مثال از جمله اثرات منفي فرهنگ بيگانه ازدياد شبكه هاي تلويزيون ها و پحش نمودن انواع و اقسام فیلم ها و سريال ها و حتي اعلانات كه اين ها همه در ذات خود هجوم و تحميل نمودن فرهنگ بيگانه ها به گونه اي مستقيم یا غیر مستقیم ميباشند .
البته بايد گفت كه اين با والدين است كه چطور اولاد هاي خود را از خطرات فرهنگ و تمدن بيگانه ها متوجع و آگاه سازند.
اما بدبختانه امروزه تقليد از فرهنگ هاي بيگانه را منحيث پيشرفت و ترقي محسوب نموده اند .
كه همچو ويروس هاي ساري دامن گير همه اي افغان ها شده است.
به امید روزیکه فرهنگ و تمدن خویش را ملاک پیشرفت و ترقی خود سازیم و برای خود زندگی کنیم نه برای دیگران.
پايان
با تشکر
نویسنده: عمرزبیر