مادر من کدام واژه را استفاده کنم که در وصف تو باشه.
از کدام کلمه ها و جملات نگاه کنم که تمام صفاتت در آن نگاشته باشد.
هر چه از مهربونی ها و خوبی هات بگم کم است پس بهترین گفتار از تو سکوت است...
ماردم!
از آن روزی که بند بندم به وجودت وصل بود
از آن روزی که طپش قلبت صدای آرام بخش من بود
از آن روزی که شب هایت را به پای من صبح کردی
از آن روزی که غم هایت را در پشت خنده هایت پنهان کردی فقط بخاطر خوشحالی ما
من تو را از صدای آرام بخش ات از کلام زیبایت از نگاه عمیقت از لبخند روی لب هایت
از آن روزی که برات گفتم مادر گفتی جان مادر
تو را شناختم...
بخاطر من از خواب ناز ات گذشتی...
تمام روز هایت را برای من گذاشتی...
وقتی کوچیک بودم از دستانم گرفته برایم...
راه رفتن
غذا خوردن
صحبت کردن
مکتب رفتن
درس خواندن و...
را آموختی.
مادر عزیزم: تو را از نام زیبایت شناختم(مادر)
مادر نامت همچو خودتت در مهر و محبت غرق است
با یک نگاهت حساس خیلی راحتی میکنم فکر میکنم تمام مشکلات دنیا از دوشم آمده پائین..
فقط با یک نگاهت من همین الان محتاج اون نگاهت هستم مادر جانم.
هر چه از خوبی هایت بگویم باز هم کم است چون تو بی انتهایی .
مادر فدای اون دستات بشم که همرایشان برام نان دادی تا من گرسنه نمونم حاضر شدی دستات با غذای داغ بسوزه اما حاضر نشدی غذای داغ رو برام بدی فدایت بشم مادر عزیزم با اون همه زحماتی که برام کشیدی اگه دنیا رو هم زیر پاهایت بیارم باز هم کم است
سپاس فراوان ازت مادر جانم خیلی دوستت دارم هیچ وقت فراموشت نمیکنم همیشه به یادتم مادر گلم
............ بنده حقیر خدا ...........
............... رقیه اکبری............. .
