یادته؟
یادته وقتی تو اغوشم بودی چه اهنگی رو برات زمزمه میکردم...آغوشتو به غیر من……
یادته وقتی تو اغوشم بودی چه اهنگی رو برات زمزمه میکردم...آغوشتو به غیر من……
زندگی اگر از اولش محبت بود تا آخرش محبت است چون وقتی دو شخص با هم ازدواج میکنند……
در روز اول سال تحصیلى، خانم تامپسون معلّم کلاس پنجم دبستان وارد کلاس شد……
به تنهایی به مثل طفلیکه به آغوش زانوی مادرش عشق میورزد , عاشق ام.آمدم در اتاقی……
هنوز یادم نرفته هنوز یادم نرفته خنده های کودکی هایم را ،هنوز یادم……
کسی که زنده گی فامیلش بابودنش استوار است انسان زمانی کامل میشود که پدرش……
دریک خانواده پر جمعیت که تمام فامیل دریک خانه زندگی می کرده 5 فامیل……
در میان هر سالی دو جشن بزرگ بنام های عید رمضان و قربان میان مسلمانان برگزار……
نقش زنان افغانستان در اصلاح وطن بعد از خلقت آدم ،خداوند زنی را آفرید……
قسمت (پنجم) دو قلب پائیزی: امید بعد از چهارونیم سال، خواست برای……
مردم در باره خدا حرف می زنند ولی واقعآ چقدر او را می شناسند؟ ما در باره خدا……
آسمان امروز هم با نور خورشید روشن شد... روشنی که هیچ چراغی نمیتواند مانند……
امروز در وطن ما هر شخص نیاز به کمک دارد چون همه مردم در درد و غم زندگی……
عبارت از جمعی از افراد با هم یکجا شده و خانواده را تشکیل میدهند.یعنی یک مرد……
آدم های ساده را دوست دارم... وقتی بی پرده از تو لب به خوبی می گشایند... وقتی……
مادر یک نحمت علاهی است مادر مثل یک درختی است اولادهای آن شاخی ه د……
در شهر ها لند یک دخترک زیبا با موهای طلای و بلند وچشمای آبی……
نام مادربهترین کلمه دربین کلمها ست وقتی نام مادروپدررابه زبان خودمی……
طلوع و غروب خورشید اولین طلوع و آخرین غروب زنده گی را کی خواهیم دید؟……
امروز صبح وقتی مادرم موهای بلند سپیده را می بست... من کنار او نشسته بودم و……
۔۔۔۔۔۔۔زندگی ہو تو ایسی ہو آج ملیں پھر عمر……
از مدرسه که برمیگشتم... با دوستانم غرق صحبت و خنده بودم.... و یادم نبود که صبح……
روز سردی است..... باران میبارد.... و برف همه جای دنیای آدم ها را سفید کرده است...……
آتش گرفت این دل من دوست هم برایم دوست نشد جان مرا او می ربود و من خود خفته……
ماں کی عظمت قیامت کے دن بچے کو ماں کے نام سے پکارا جائے گا اور ماں دنیا میں……
پدری رنج کشیده پدر ها همیشه رنج فرزندانشان را دارا می باشند ولی اکنون داستان……
دودوتا پنج تا بچه بودم، خیلی کوچک وخرد، آنقدر خرد که مشکلم پو شیدن لباس بود.……
چشم به راه گل نرگس صنم دخترک شش ساله ی مادرش، در خانه ی قدیمی وکوچکشان در……
بی خیالی و آرامش از قدیم گفته اند آن جا که غم نیست آدم نیست . انسان در هر حالتی……
بخشی از احساسات و ویژه ګی های ما انسانها ګریه میباشد . که بیشتر اوقات……
من را فصل بهار دید ولی با خود نبرد چون من گل بهاری بودم اینقدر بی وفا بود……
مسافرت درزندگی تمام انسان یک امر ضروری میباشد.که برای هرشخص لازم است.مسافرت……
پدیده که اذهان وافکارهمه راسر لویح همه گام های شان قرارداده است .اصلی……
درشهری زن وشوهرخوشبختی زنده گی میکردند.خداوندبعدازسالهابه آنهایک اولادپسرداده……
مرگ هم آغوش مردم افغان است زمانی که با یک افغان مواجه میشوید از همراه بودن……
زیبایی ها زیباست و زشتی ها را هم میتوانیم زیبا جلوه دهیم منظورم اینست که……
درخت بی ثمر درخت کلمه ای است که ابتدا نهالی بوده واینک درخت شده ،یعنی سر……
بازسخن ازاعتیاد،دردی که انسان راتااستخوان میسوزاند.برای ماجای افسوس وشرمنده……
مادرم غصه هايت، غمهايت، اشكهاي چشمان مهربانت براي من، شادماني هاي……
میهن بنام آنکه سر رشتهء هرچیزی از اوست ، وهمه چیز ازآن اوست توانگری که……
کمترکسی دراین دنیاپیدامیشودکه کوکان رادوست نداشته باشد.باخنده یشان……
روایت است که روزی به عبدلله بن زبیر یک از پادشاهای قدیمه بود.چندین اسیر اوردند……
چرا ساکت و سردی؟؟؟ چرا چشماتو بستی؟؟؟ چرا هیچی نمیگی؟؟؟چرا را عهدو……
مادرم ای همه هستی من با آنکه در کنارم نیستی بازم تمام وجود منی ... همیشه که……
افغانستان یک کشوراست که درطی بیش ازسه دهه جنگ خانه سوزرا مردم پشت……
چه دردی دارد عزیزت را جلوی چشمانت در حالت جان کندن ببینی....آه خدای من چه مجراتی……
خوابم نمی برد مادرجان بیا در آغوش گرمت مرا بگیر قصه بزک چینی , کبوتر شاهی……
الهی که من فدای توشوم مادرجان ........... که این قدربه من فکرمیکنی این قدربه……
یک سال ،دوسال،سه سال ،پنج سال،ده سال،شد.درهرسال برای من یک ساعت……
در یک سفرکاری با خانمی نسبتا مسن آشنا شدم وچون در یک آپارتمان زندگی می کردیم……
زمستان سردی است.خیلی خیلی سرد هیزم های که شکسته ام رو به اتمام است. در کلبه……
منم آشنای غریب یه دوستی نا آشنا که دوست دارم پرنده یی باشم که پرواز نیاموخته……
به یک احساس خاص به کسی مینگارم که که وجودمن در وجود اوست. نبودمن در……
به چشمهای من نگاه کن به این چشمهای که سالهاتورادوست داشت به چشمهای که……
نخست باید گفت که اقتصاد و تجارت جهان را با صلح رابطه ی است محکم و ناگسستنی.هرچند……