ندای مظلومان
روزها بی توجه به ما میگذرد،زمان بخاطرآدمها توقف نمی کند،چه بی رحم اند ثانیه……
روزها بی توجه به ما میگذرد،زمان بخاطرآدمها توقف نمی کند،چه بی رحم اند ثانیه……
کافه نشین تنها ... وقتی می امد نفس نفس می زد، انقدر بلند بود که همه از امدنش……
خدا وند (ج) بسیا ر بزرگ می با شد وهمه کا رها ی خیر وشر د ر د ست ا وست وهیچ……
خدایا اگر نتوانستم کاری کنم که به وجود من افتخار کنی....بدان که تو خدا بودی……
بدترین لحظه همان لحظه است که با موفقیت تنها یک قدم فاصله داشته باشی اما همرایت……
هر کی را بپیرسی میګه می خام به دوران کودکی ام باز ګردم ای کاش بتوانم ،همه……
زندګی یعنی شروع از هیچ برای رسیدن به اوج تعالی ورفعت معنوی پس باید مراقب……
!....خوابوں اور خیالوں کی دنیا ایک دنیا وہ ہے جس میں ہم رہ رہے ہیں مطب یہ……
خداوند(ج)بسیار بزرگ ومهربان می باشد.ودوست دارد. تمام بنده گانش چی فقیر……
هر کس می تواند روزانه فقط در یک نبرد شرکت کند.زنده گی با دو ابدیت (دیروز)و……
مادر مقدس ترین ،پاک ترین،زیبا ترین،شیرین ترین،و با مهر ترین کلمه است مادر……
جن بہن بھائیوں دوستوں کی ماں نہیں ہے انکے نام لکھ رہا ہوں۔ سر گودمیں……
شاید گذر زمان ما را به جای برساند که ارزوی برگشت وتحقیر دادن را کنیم اما……
ظفر علی خاں مولانا ظفر علی خاں نے دسویں پاس کر کے علیگڑھ میں داخلہ لیا اور……
خلق در لغت خوی وعادت را گویند و در اصطلاح عبارت از اعمال نیکی است که از انسان……
کاش احساس انسانی و ندای مسئولیت ، پنبهء غفلت را از گوش……
مولانا ظفر علی خان کی شاعری کی ایک اور خصوصیت ظنز و مزاح بالخصوص طنز ہے۔……
در یک روستای بسیار عقب افتاده یک جوان ببام سوراب در آنروستا زندگی مکردن……
خیال هایی در پشت ذهنم صف کشیده اند... آنها را به جرم خیالی بودن حبس کرده ام...……
استفاده از وقت یک امر حتمی و ضروری ای است که هر یکی باید از آن پیروی……
گاهی فراموش میکنم که هستی ... مثل یک خواب آرام... یک رویای فراموش نشده اما با……
امروز 1 ثور بود و چه زود 1 ماه از سال جدید گذشت ... امان از روزگار که دلش برای……
وقتی به اطرافم نگاه میکنم کوله باری از نا امیدی و حسرت تمام وجودم را فرا……
تحمل رنج سه فرزند تحمل کردن این که انسان فرزنده خود را در حالی ببیند که خار……
زن قیمتی ترین هدیه یی است که خداوند برای شاد زیستن مرد آفریده است،زن فقط……
اندرین ویرانه ، در گوشه ای ، زیر سقفی که گویا ستون ندارد ، با هزاران رفیق……
سر نوشت سرنوشت یا تقدیر هر دو با نوای زنده گی آمیخته است این نی یک آهنگ را……
در یک روز سرد و تاریک پاییز ، یک دختر تنها و غمزده و چشم به راه پشت پنجرهء……
پدیده که اذهان وافکارهمه راسر لویح همه گام های شان قرارداده است .اصلی……
با از هم سالی گذشت :باگذشتن یک سال دیگر عمری افزوده شد بر تمام نسل های که……
نقطه سر خط این جمله چه معنا یا اصلا چرا ضرورت به گفتن این جمله پیدا میشود؟……
دوستان عزیزبازقصه ودرس دیگری همه ماروباه رابه این صفتش که حیله گرومکاراست……
هرروزی درخواب یک عالمه آرزوداشتم .هرروزبه این فکربودم که چی وقت من به……
با تمام وجود دوستش داشتم و با وجود تمام این دوستداشتنم تنهایم گذاشت ، حالا……
ای مکاتب پراز عشق وتقوای جوانی من شما هستید ؟؟؟ متی و سرور شما هنوز……
روزی دیر وقت تو ایستگاه اتوبوس منتظر بودم, تا دیر یا زود وسیلهء مسیرم رو……
……
مدت زیادی از ازدواجمان نمیگذشت که خاله همسرم ما را به جشن تولد یگانه پسرش……
باز هم برف بارید، همه جا لباس سفید پوشید خداوند آنقدر لباس زیبا و بینظیر……
دریک قریه سرسبز و شاداب تعداد زیاد از فامیل ها زندگی میکردند در این قریه……
بیا که فراقت من را سوختاند و اینهمه جدائی و رسوائی را بر من روا……
امشب شب تاریکی است مهتاب در آسمان نیست در پشت ابرها پنهان شده است . چراغ……
به راستی سمت زندگی کدام طرف است؟آرامش در زندگی را از کجا باید پیدا کرد؟خوشبختی……
چی شده؟؟؟نکنه ازم دلخوری؟؟؟نکنه هوای رفتن زده سرت..... تو که از اولش نبودی……
شوق و هوس بازیچه شیطان، بادبادک و عروسک طفلان است و عشق و محبت بر پایه اعتقاد……
سالهاست درسکوت مبهم وتکراری بی آنکه کوره صبرم را لحظه ایی بی آتش نگه دارم……
با پاهای برهنه ، باتنی خسته و سرما خورده ، با چهره ای پریشان ، با دستانی ترکیده……
در شب تاریک که چراغ هم خواب است شمع من ، نور همین کامپیوتر است مینویسم……
بگذار از گرد باد حادثه در دشت آرزو سر گشته چو پرکار بگذریم...ا بگذار از……
در یک سفرکاری با خانمی نسبتا مسن آشنا شدم وچون در یک آپارتمان زندگی می کردیم……
آن وقتها که هنوز یک دخترک کوچک و آرام بودم ,ذوق و شوق زیادی داشتم که زودتر……
بسم الله الرحمن الرحیم چند روزی بود منتظر و چشم به راه بودم,هر وقت صدای در……
زندگی زندگی مجموعه ای شگستها و پیروزیهاست و موفق آنکه پیروزیهایش بیشتر……
روابط اجتماعی امروزی همان طور که همه مایان می دانیم ودرجریان هستیم بسیاری……
قصه ای تازه میخاهم. قصه نه شاید داستانی تازه در نقش ونگار معماری وطنم. گاه……
احمد پسر 12ساله ایست که در مکتب در صنف ششم درس میخواند. او با همصنفی های خود……
زینب دختر هشت ساله ای که همیشه در آرزوی داشتن بوت های براق سرخ ولباس سفید……
نکات مهم برای موفقیت در زندگی روزمره خوب طوریکه همه می دانیم برای……
-جهان رابه پستی بلندی تویی ندانم که ای، هرچه هستی تویامروزه تمام دغه دغه……
شما انسان های را در اطراف خود می بینبد .که به هر مشکل در زندگی دارد حسرت می……
دیروز وقت برگشتن به خانه در موتر کنار پنجره نشسته بودم و به بیرون نگاه میکردم...……
مینویسم از همین روزگار،روزگاری پر از هیا هو......روزگاری پر از شلوغی..... روزگاری……
وصلت حسرت نظیمی ڈوئچے ویلے میں ایک صحافی اور ایڈیٹر ہیں جو کہ جرمنی……