دشت برهود
قدم هایم را در بیابان های خشک و گرم احساس میکنم... خورشید در وسط آسمان خودش……
قدم هایم را در بیابان های خشک و گرم احساس میکنم... خورشید در وسط آسمان خودش……
سالهاست که کور شده ام...و مرا به جرم ندیدن دست و پا چلفتی لقب دادند... و مرا……
امید به آینده چراغ امید در زنده گی تاریک آینده میسوزد. تا بتواند آینده تاریک……
بوی بهار می آید و نسیم بهاری از هر سو قصد وزیدن دارد. صدای تک تک در را میشنوم,……
حمد ثنا و تحسین مخصوص خدای یکتا را که آفرینندهً جهان است ،آن خدایی که ستاره……
کی را باید انتخاب کرد پدر یا پسر؟ خودش به سان چپن سفید داکتری اش سپید……
ای زن! ای الهه زیبایی! ای که در نگاهت خلاصه تمام مهربانی ها و عاطفه ها خفته……
به یاد خدا بودن همیشه کمکمان میکند تا خوشبخت زندگی کنیم ، همیشه اگر در پی……
باز پیمان شکستی و یار تنهای من فراموشم کردی وای مونس دنیای من طوفان تازه……
هوای گرم و ملایم هر روز بهار و تابستان در گذشت و ابرهای غمگین پر از اشک در……
یازده، ده ، نه، هشت، هفت، شش، پنج، چهار، سه، دو، حرکت شیشه را پایین میکشی،باد……