آیامی دانید که دوستی ناپیدا دارید؟
نچندان پیش، خواهری نزد من آمد. چشمانش پر از اشک بود. وقتی حرف میزد. هق هق میکرد.……
نچندان پیش، خواهری نزد من آمد. چشمانش پر از اشک بود. وقتی حرف میزد. هق هق میکرد.……
نچندان پیش، خواهری نزد من آمد. چشمانش پر از اشک بود. وقتی حرف میزد. هق هق میکرد.……
در قلب هر کس هر چیز نهفته است. چون در هر تجربه زندگی چیز های نامطلوب و مطلوب……
وقت تمام است... تمام لحظه های عمرت رو به پایان است.... همین لحظه هم تمام شد...……
در شهری که شبش مهتابی نیست و تو هم روشنایی نداری تا از روشنایی خود بتوانی ……
برایم محول شده تااندیشه ایی آسمانی راروی بال های سپیدورق به پروازدرآورم……