یک بار به من گوش بده لطفا
آه یک باره چی شد زندگی ام را؟منی که هیچ مشکلی نداشتم و قطره ای از غم را ندیده……
آه یک باره چی شد زندگی ام را؟منی که هیچ مشکلی نداشتم و قطره ای از غم را ندیده……
در آن زمان چون بچه ها می توانستند، درس بیاموزند برادر بزرگم درس می خواند ……
قدم هایم را در بیابان های خشک و گرم احساس میکنم... خورشید در وسط آسمان خودش……
آنکه در گیر بلا هاست این دل فرسوده و ویران من است ، آنکه میسوزد و میسازد و……
یک دختر جوان وزیبا که به خواست والدین اش به سن کم به عقد یک بچه بی سواد……
……
کابوس های شب امتحان مشکلی که سالانه وجود دارد این است که درس خواندن در شب……
زمانیکه هفت ساله بودم با مادرم شب رفتم خانه کاکایم و وقتی خانه کاکایم……